معنی گل به گل - جستجوی لغت در جدول جو
گل به گل
گاه گاه
ادامه...
گاه گاه
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گل به گلستان بردن
(سَ بُ کَ دَ)
کنایه از کوشش بیفایده کردن و امر لغو. (مجموعه مترادفات ص 292). چون زیره به کرمان بردن
ادامه...
کنایه از کوشش بیفایده کردن و امر لغو. (مجموعه مترادفات ص 292). چون زیره به کرمان بردن
لغت نامه دهخدا
تصویر گله به گله
گله به گله
((گُ لِ. بِ. گُ لِ))
جابه جا، همه جا
ادامه...
جابه جا، همه جا
فرهنگ فارسی معین
تل به تل
این دست و آن دست کردن، سماجت در کاری، کشمکش
ادامه...
این دست و آن دست کردن، سماجت در کاری، کشمکش
فرهنگ گویش مازندرانی
چل به چل
کشمکش، کشیدن چیزی از دو طرف آن
ادامه...
کشمکش، کشیدن چیزی از دو طرف آن
فرهنگ گویش مازندرانی
گال به گال
گاهی اوقات
ادامه...
گاهی اوقات
فرهنگ گویش مازندرانی
گلی به گلی
گلو به گلو، سینه به سینه، نوعی سؤال و جواب موسیقیایی و آوازی
ادامه...
گلو به گلو، سینه به سینه، نوعی سؤال و جواب موسیقیایی و آوازی
فرهنگ گویش مازندرانی
گلم به گلم
نشای پر پشت، دانه های درشت برف، دانه به دانه
ادامه...
نشای پر پشت، دانه های درشت برف، دانه به دانه
فرهنگ گویش مازندرانی
گو به گو
وارد کردن گاوها به مزرعه ی پنبه قبل از برداشت، ازدواجی
ادامه...
وارد کردن گاوها به مزرعه ی پنبه قبل از برداشت، ازدواجی
فرهنگ گویش مازندرانی
نل به نل
عین به عین، مو به مو، گفته به گفته
ادامه...
عین به عین، مو به مو، گفته به گفته
فرهنگ گویش مازندرانی
گل به گل هدائن
گرم صحبت، گرم صحبت شدن
ادامه...
گرم صحبت، گرم صحبت شدن
فرهنگ گویش مازندرانی